برگه های پانچ شده یکی یکی داخل پرونده قطوری که روش نوشته شده بود (مسیر زندگی) گذاشته میشد...

چه پرونده قطوری

برگه ها روی تاریخ -سورت شده بودن
اما بعضیاش دوباره عیناْ تکرار شده بود
با این حال بازهم پرونده سنگین بود

هر چند هر روز برش میداشتم و گردو خاک روشو پاک میکردم
ولی هیچ وقت سعی نکرده بودم که برم و گردو خاک توشو پاک کنم و یکم از این همه سنگینی خلاصش کنم.

علتش شاید یکم ترس بود
همیشه مرور کردن برگه های پانچ شده گذشته سخته
اغلب اونهایی رو که دوست داریم بخونیم ورق میزنیم و میخونیم
ولی اونهایی رو که چند تا دسته قطور منگنه شده است رو حوصله نداریم بخونیم
چون یکم وقت گیره...

ولی آخرش چی - اون روزی که قراره برای همیشه بایگانی بشه
دیگه حتی تو هم نیستی که گردو خاک روش رو پاک کنی - چه برسه به پاک کردن گرد و خاک توش

یه نگاه به پرونده قطور کرد و گفت :

این بار میخوام سبکت کنم - از همین الان شروع میکنم - خیلیهاش باید پاک سازی بشه - تا زمانی که روش مهر باطل شد - نخورده باید بجنبم

حالا وقتشه ...